Untitled-1

تاثیر ترسیم فرآیندهای کسب و کار

در میان روش های متعددی که برای رسم فرآیندهای کسب و کار وجود دارد، نمودارهای مسیر حرکت از عمومیت بیشتری برخوردار می‏باشند. نمودارهای مسیر حرکت فرآیندهای کسب و کار را از آغاز تا پایان نمایش می‏دهند و می توانند برای درک جریان کار موجود و طراحی و تجسم جریان کار مطلوب مورد استفاده قرار گیرند.

نمودارهای مسیر حرکت

در میان روش های متعددی که برای رسم فرآیندهای کسب و کار وجود دارد، نمودارهای مسیر حرکت از عمومیت بیشتری برخوردار می‏باشند. نمودارهای مسیر حرکت فرآیندهای کسب و کار را از آغاز تا پایان نمایش می‏دهند و می توانند برای درک جریان کار موجود و طراحی و تجسم جریان کار مطلوب مورد استفاده قرار گیرند.

نمودارهای مسیر حرکت نشان می دهند که چه چیزی توسط چه کسی و به چه ترتیبی-چه چه چیزی را در چه زمانی انجام می دهد- صورت می گیرد. به اعتقاد متخصصین، مدل های جریان کار سه R را مجسم می سازند: نقش ها(Roles)، قوانین(Rules) و مسیرها(Routes)

نقش ها بازیگرانی هستند که مراحل موجود در فرآیند را کامل می کنند.

مسئولیت ها مراحل منفردی هستند که بازیگران آنها را انجام می دهند.

مسیرها، جریان ها و تصمیماتی هستند که مراحل را به یکدیگر متصل‏ساخته و مسیر حرکت یک قلم کاری در خلال فرآیند را تعیین می‏کنند.

هر بازیگر دارای یک مسیر حرکت نامگذاری شده می باشد که بر اساس اولویت یا ابزار مدلسازی مورد نظر، با خطوط نقطه چین یا خطوط پر نمایش داده می‏شود. مراحل با مستطیل هایی دارای گوشه‏های مدور در کنار بازیگران انجام‏دهنده آنها نمایش داده می‏شوند و پیکان‏ها توالی و وابستگی مراحل-جریان کار- را نشان می‏دهند.

سه اصل مهم در ترسیم نمودارهای مسیر حرکت عبارتند از:

  • جریان توالی و وابستگی(زمان) از چپ به راست می‏باشد.
  • در حد ممکن ساده‏ترین مجموعه از نمادها را به کار گیرید.
  • هر بازیگری را که کاری بر عهده دارد، نشان دهید.
  • گرچه درک نمودارهای مسیر حرکت آسان می‏باشد اما ایجاد یک نمودار مسیر حرت بنا به دلایل متعددی دشوار است.
  • برای شروع به سه مثال درباره این نمودارها می‏پردازیم و در هر مثال با نکته‏ای مهم درباره فلسفه یا راهکار مورد نیاز برای موفقیت در این تکنیک، آشنا می‏شویم.

در هر مثال به یک شکل متداول اشاره می‏شود:

  • غفلت از ماهیت مدل جریان کار-این مدل تنها نشان‏دهنده جریان کار می‏باشد.
  • تنها راه توسعه یک مدل جریان کار، اعمال جزئیات می‏باشد.
  • ناتوانی در مدلسازی موقعیت‏های غیرقابل اجتناب

مثال 1: ماهیت مدلسازی جریان کار

در یک پروژه بهبود فرآیند در یک آزمایشگاه جرم‏شناسی به محض معرفی نمودارهای مسیر حرکت، این نمودارها به سرعت کورد استقبال گسترده دانشمندان بخش DNA قرار گرفتند. علت استقبال واگذاری‏های متعدد موجود در روند انجام آزمایشات بود.

آنها توضیح دادند که کنترل کیفیت در آزمایشات جرم‏شناسی به ویژه در آزمایش DNA از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و در نقاط واگذاری احتمال اشتباه-تأخیر، اتلاف، آلودگی و … بسیار زیاد می‏باشد و مدلی که قادر به نمایش توالی واگذاری‏ها در فرآیندهای گوناگون آزمایشی باشد، ابزاری ارزشمند در کنترل کیفیت خواهد بود.

درک درست و صحیح آنها از نمودارها ما را تحت تأثیر خود قرار داد و بر میزان این تأثیر زمانی افزوده شد که آنها توانستند در کمتر از ده دقیقه یک مدل جریان کار برای یک فرآیند مهم DNA ایجاد نمایند. این مدل تمام مراحل فرآیند از لحظه ارائه نمونه ها توسط پلیس تا زمان ارائه گزارش نهائی را در بر می‏گرفت. در این مدل کامل تنها جریان کار نشان داده شده و رفتار فرآیند به خوبی قابل مشاهده می‏باشد. آنها برای نمایش جریان کار تنها از نقطه های توپر استفاده کرده بودند و این سادگی بر ارزش مدل می ‏افزود.

بدون شک در کنفرانس‏ها و جلسات، به هنگام ارائه نمودارهای متنوع، نمودارهایی که از سادگی بیشتری برخوردارند گویاتر بوده و اطلاعات بیشتری درباره فرآیند ارائه می‏دهند.

این مدل که در حقیقت دربرگیرنده ماهیت جریان کار می‏باشد، ظرف کمتر از ده دقیقه توسط دو دانشمند خانم ساخته شد.

مثال 2: پرداختن به ماهیت بدون غوطه ور شدن در جزئیات

فرآیند صدور مجوز ساختمان سازی یک شهرداری دچار مشکل شده بود. صدور مجوز ساختمان های مسکونی 6 ماه، ساختمان های تجاری و ساختمان های تجاری مسکونی تا یکسال طول می‏کشید. شکایات بسیاری در این مورد وجود داشت اما مشکل اصلی انحراف برنامه های جدید توسعه بود. تعداد مناطق تجاری مرکز شهر کاهش یافته و به قدری کهنه و قدیمی بودند که حتی کارکنان شهرداری مراکز خرید تجاری موجود در شهرهای همسایه را به آنها ترجیح می‏دادند. شهرداری ناامیدانه در تلاش برای ایجاد یک مجتمع تجاری مسکونی بود. مشکل این بود که از آنجایی که کسب مجوز ساخت بکسال طول می‏کشید، افراد تمایلی برای سرمایه‏گذاری منابع خود نداشتند و به همین دلیل شهرداری تصمیم به بهبود فرآیند صدور مجوز ساختمان‏سازی گرفت.

در اولین تلاش آنها یک شرکت مشاوره متخصص در طراحی مجدد را به کار گرفتند. این شرکن تعداد زیادی نمودار پیچیده ایجاد نمود که درک و به کارگیری آنها بسیار دشوار بود و به این ترتیب نخستین تلاش با شکست مواجه شد. بعد از این شکست در حالیکه قسمت اعظم بودجه مصرف شده بود از ما کمک خواسته شد. ما مجبود بودیم که مستقیماً به سراغ مدلسازی فرآیند برویم. جلسه ای ترتیب دادیم و با بکارگیری سه سؤال استاندازری که داشتیم یک مدل جریان کار ایجاد نمودیم. هدف ما پرداختن به جزئیات کار تک تک افراد نبود، بلکه تعیین جریان کار کلی به عنوان چارچوبی برای تحلیل‏های آتی بود.

سؤال 1: کار بعدی بر عهده کیست؟

هدف این سؤال پیشروی به سوی نتیجه مورد نظر مشتری بدون توجه به کارهایی که شرکت کنندگان انجام می‏دهند، می‏باشد. زمانیکه مسیرهای جریان متفاوتی وجود دارد و یا امکان تصمیم‏گیری‏های متعددی فراهم است، ما مسیر با تصمیمی را که منجر به نتیجه مورد نظر مشتری می‏شود بر می‏گزینیم. سؤالاتی که در اینجا مطرح می‏شوند عبارتند از:

1- چه چیزی فرآیند را آغاز می‏کند؟ سازنده یک درخواست مجوز را تهیه می‏کند.

2- در مرجله بعد کار بر عهده کیست؟ ملاقاتی بین سازنده و کارمند اداره صدور مجوز می‏شود.

3- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ کارمند اداره صدور مجوز   4- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ اداره منطقه بندی

5- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ کارمند اداره صدور مجوز   6- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ بخش ایمنی حریق

7- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ کارمند اداره صدور مجوز   8- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ مهندسین

9- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ کارمند اداره صدور مجوز   10- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ مسئول بخش آبرسانی

11- در مرحله بعد کار بر عهده کیست؟ کارمند اداره صدور مجوز

4- جریانی از اداره منطقه‏بندی به کارمند اجازه صدور مجوز وجود دارد. چگونه کار تا آنجا پیش می‏رود؟ دوباره کار می‏بایست بین بخش خدمات، مرکز پست و بخش خدمات جریان یابد. سپس کار به کارمند اداره صدور مجوز جریان می‏یابد و وی مسیرهای ممکن را انتخاب کرده و فرم درخواست را تحویل بخش خدمات می‏دهد و …

سؤال 3: چه کسی واقعاً کار بعدی را بر عهده می‌گیرد؟حتی اگر قاب بندی فرآیند را با دقت کافی انجام داده باشید، همچنان بازیگران ناشناخته دیگری در فرآیند وجود دارند. سؤال 3 کمک می‌کند این بازیگران را شناسائی کنیم. زمانیکه جریان کار به بازیگری می‌رسد، از خود بپرسید که آیا جریان به طور مستقیم به این بازیگر می‌رسد یا شخص یا چیز دیگری(از قبیل سیستم یا دیگر مکانیزم‌ها) نیز در این جریان مشارکت دارند. در مثال ساختمان‌سازی داریم:

1- در یک سو سازنده و کارمند اداره صدور مجوز در کار مشارکت دارند، بنابراین نمودار تغییری نمی‌کند.

2- نام دو بازیگر بعدی را به کارمند بخش خدمات و تکنسین مرکز پست تغییر می‌دهیم، اما همچنان بازیگر جدیدی حضور نیافته است.

3- ارزیابی توسط کارمند اداره منطقه‌بندی صورت می‌گیرد. اما پیش از آن، کار ابتدا به نزد معاون اداره منطقه‌بندی و سپس مدیر اداره منطقه‌بندی فرستاده می‏شود. پس از ارزیابی توسط کارمند اداره منطقه‌بندی، کار دوباره به نزد معاون و سپس کارمند بخش خدمات فرستاده می‌شود.

با تکمیل این گذار اولیه در خلال فرآیند، با صرف 1 الی 2 ساعت، بیست بازیگر شناسائی شدند و فرآیند در مقایسه با مدلی که توسط مهندسین و با صرف زمان بسیار طولانی‌تری بدست آمده بود، بیشتر قابل درک بود. این راهکار چارچوبی برای نمایش بازیگران و محل حضور آنها و مبنایی برای ارزیابی سایر بازیگران (توانمندسازها) مؤثر بر کارایی فرآیند فراهم می‏‎نماید.

عناصر اصلی نمودار مسیر حرکت

نمودار مسیر حرکت بازیگران حاضر در فرآیند، مراحلی را که آن را به اتمام می‏رسانند و جریان کار بین آنها را به تصویر می‏کشد. فهرست بازیگران در پایین نمودار سمت چپ نوشته می‏شود و هریک دارای یک مسیر حرکت از چپ به راست و در راستای صفحه، می‏باشند.

مراحل توسط مستطیل  و در مسیر حرکت بازیگران ایفاکننده آن نشان داده می‏شوند.

پیکان‏ها جریان کار از یک مرحله به مرحله بعد را نشان می‏دهند. به‏عبارتی پیکان‏ها ترتیب انجام مراحل را نشان می‏دهند.

انتقال جریان کار از یک بازیگر به بازیگر دیگر واگذاری نامیده می‏شود.

نمودارهای مسیر حرکت علاوه بر نمایش کار انجام شده فاعل کار(شخص، کارکرد و …)، نحوه انجام کار(ماشین‏ها و …) و زمان انجام کار را نیز نشان می‏دهد.

در برخی پروژه‏ها نیاز است که زمان نیز بر روی نمودار نشان داده شود. عنوان نمودار می‏بایست شامل نام فرآیند و در ضورت امکان جزئیاتی درباره سناریوهای نشان داده شده باشد.

جزئیات- بازیگران و نقش‏ها

بازیگران رهروانی هستند که کارهای نشان داده شده در مسیر حرکت را انجام می‏دهند. تفاوت چندانی میان دو واژه بازیگر و نقش وجود ندارد و اغلب این دو معادل یکدیگر بکار می‏روند. ممکن است برخی مخالف این عقیده بوده و بیان کنند که تفاوت قابل توجهی میان این دو واژه وجود دارد.

به اعتقاد آنها بازیگر عنوان شغلی شخصی است که کاری در فرآیند انجام می‏دهد و نقش قسمتی از فرآیند است که آنها آن را ایفا می‏نمایند، درست همانند بازیگران و نقشهای موجود در صحنه.

بازیگران را از بالا به پائین به این ترتیب نشان داده می‏شوند.

بطور کلی بازیگر هر شخص یا گروه قابل شناسایی می‏باشد که کاری بین رخداد راه‏انداز و نتیجه پایانی فرآِند انجام می‏دهد.

تمام کارهای انجام گرفته توسط یک بازیگر در مسیر حرکت آن بازیگر نشان داده می‌شود.

مراحل و تصمیمات

مرحله نشان دهنده واحدهای کاری انجام شده توسط بازیگر می‏باشد. تجربه نشان می‏دهد که تنها ایجاد تمایز میان کارکرد، فرآیند کسب و کار و زیرفرآیند حائز اهمیت می‏باشد.

در نمودار مسیر حرکت، مراحل در کنار بازیگران انجام‏دهنده آن در داخل مستطیل‏های نامگذاری‏شده، نشان داده می‏شوند.

مراحل می‏توانند دارای بازیگران متعددی باشند.

در شکل، پذیرش سفارش توسط بخش سفارش و برنامه تولید محصول توسط بخش‏های برنامه‏ریزی و لجستیک انجام می‏شود.

خطوط نقطه‏چین نشانه عدم مشارکت می‏باشد.

جل اختلاف محاسبات در محصول هر سه بخش را دربرمی‏گیرد.

در یک مرحله مشترک، همه بازیگران با یکدیگر و در یک مرحله کار می‏کنند اما در یک کار مشترک، بازیگران به طور مستقل وظایف جداگانه ‏ای انجام می‏دهند.

الگوی رسم نمودار جریان IBM برای مدلسازی منطق نرم‏افزاری طراحی‏شده‏است و دارای اشکال متعدد جهت نمایش عمل نردهای گوناگون از قبیل پردازش، تصمیم‏گیری، ورودی، خروجی، مرتب‏سازی، ادغام و … می‏باشد.

برخی روش‏های نمادگذاری مدلسازی فرآیندها، میان انواع مراحل تمایز قائل می‏شوند.

سادگی نمودار

مراحل صرفنظر از کاری که انجام می‏دهند، توسط مستطیل نشان داده می‏شوند. چرا این نمودارها تا این اندازه ساده هستند؟ در پاسخ دو نکته وجود دارد:

نکته اول این است که هدف نمودارها نمایش جریان کار می‏باشدکه مستقل از پیشروی مراحل، مرتب‏سازی، ورودی، خروجی و سایر پردازش‏ها می‏باشد. پرداختن به نوع کار انجام شده در هر مرحله باعث غفلت از اطلاعات مهمتری بنام جریان کار می‏شود. نکته دوم که از اهمیت بیشتری برخوردار است این است که بکارگیری همه نمادها باعث پیچیدگی نمودار گشته و درک آن را دشوار می‏سازد و اغلب افراد تمایلی برای بررسی اینگونه نمودارها ندارند.

هدف کلی مدلسازی جریان کار فرآیندهای کسب‏و‏کار، بیان واضح و صریح جنبه‏های کلیدی فرآیند-چه کسی، چه کاری و در چه زمانی- و دستیابی و درک آنها بدون نیاز به تفسیر و دوره‏های آموزشی می‏باشد.

البته سادگی این نمودارها به معنای نادیده گرفتن انواع گوناگون مراحل نمی‏باشد. مقصود این است که نیازی نیست میان انواع مراحل در یک نمودار مسیر حرکت تفاوت قائل شد.

علاوه بر این یادداشت‏های متنی که در نمودار برای بیان مفاهیم به‏کار‏می‏روند، بر خوانایی آن می‌افزایند.

مراحل فرآیند: نامگذاری مراحل

نمودار می‏بایست خوانا باشد به گونه ای که افراد بتوانند جریان آن را دنبال نمایند، بنابراین می‏بایست از اسامی نامفهومی مانند Ms-17 پرهیز نمود.

نام مرحله به صورت فعل-اسم یا فعل-مفعول می‏باشد و در صورت لزوم می‏توانید جزئیات بیشتری به آنها بیافزایید. در این موارد کادر متنی مربوط به یک مرحله نمی‏باشد بلکه اطلاعاتی درباره کاری که صورت می‏گیرد و نحوه انجام آن را نیز بیان می‏کند. عناصر نامگذاری مراحل به صورت زیر هستند:

-فعل کنشی     -توصیف‏کننده(اختیاری)   -اسم(اسامی)     -اطلاعاتی درباره نحوه انجام کار(اختیاری)

همانند نامگذاری فرآیندها، نام مرحله می‏بایست بیان‏کننده نتیجه بدست‏آمده در آن مرحله باشد. به یاد داشته باشیم که نام:

  • ناحیه یا کارکرد نمی‏باشد.
  • حادثه یا نتیجه نمی‏باشد.
  • وضعیت و حالت نمی‏باشد.
  • دارادی افعال غیرکنشی نمی‏باشد.

جریان

جریان عبور کار از یک مرحله به مرحله دیگر می‏باشد که توسط خطوط نشان داده می‏شود. در روش‏های دیگر، چریان به عنوان مسیرها، وقایع، اجتماعات یا انتقالات شناحته می‎شوند.

واگذاری نوع خاصی از جریان است که در آن کار از بازیگری به بازیگر دیگر انتقال می‏یابد.

واژه جریان کار نیز همانند نمودارهای مسیر حرکت، گویا و بدیهی می‏باشد. افراد به سرعت در می‏یابندکه خطوط جریان نشان‏دهنده وظایف صورت‏گرفته در یک دنباله معین و یا نشان‏دهنده کار جریان‏یافته از یک وظیفه به وظیفه دیگر می‏باشد.

خطوط جریان بیانگر تقدم و وابستگی می‏باشند.

تا زمانیکه مرحله پیشین تمام نشود، مرحله پیرو آغاز نمی‏شود.

با تکمیل مرحله A، مرحله B می‏تواند آغاز شود.

قراردادهای رسم جریان کار:

خطوط خروجی از گوشه راست و خطوط ورودی از گوشه چپ رسم شود.

مراحل متوالی هستند نه موازی.

هرگز نمودارهایی با خطوط جریان ورودی به بالا یا پایین رسم نمی‏کنیم.

جریان کار و جریان داده:

در یک نمودار جریان داده(DFD) خطوط جریان داده بیانگر این است که داده تولیدی یک مرحله(مرحله تولیدکننده) توسط مرحله دیگری(مرحله دریافت‏کننده) به کار گرفته می‏شود. در DFD ممکن است بین این دو مرحله جریان داده وجود داشته باشد و توسط مخزنی قطع گردد.

نتیجه افزودن جریان داده به مدل جریان کار، مسیری مارپیچ از خطوط است به‏طوری که دیگر جریان کار مشهود و بدیهی نمی‏باشد.

انواع جریان

جریان متوالی ساده ترین نوع جریان می‏باشد که در آن به ترتیب کار از مرحله ای به مرحله بعد جریان می‏یابد.

در جریان‏های موازی یک مرحله با جریان یافتن به دو یا تعداد بیشتری مراحل دنبال می‏شود و همگی به‏طور مستقل به مسیر خود ادامه می‏دهند.

در یک جریان شرطی، یک مرحله تصمیم‏گیری وجود دارد بنابراین یک مرحله می‏تواند با جریان یافتن به دو یا تعداد بیشتری مراحل دنبال شود اما تنها یکی از جریان‏ها انتخاب می‏شود.

جریان‏های شرطی زمانی به‏کار‏گرفته می‏شود که تصمیمی برای هدایت و سوق دادن جریان کار به‎سوی چند جریان، اتخاذ شده‏باشد.

اغلب روش‏های رسم نمودار برای نمایش تصمیم‏گیری از شکل لوزی استفاده می‏کنند اما در نمودارهای مسیر حرکت به منظور حفظ سادگی همانند سایر مراحل برای نمایش آن از مستطیل استفاده نمایید.

1- در نامگذاری این مرحله همواره از یک نام مشخص و ثابت استفاده نمایید- ما معمولاً واژه تصمیم‏گیری را به‏کار‏می‏بریم.

2- به هنگام نمایش یک تصمیم، فقط یک خط جریان از مرحله خارج می‏شود و سپس به دو یا چند شاخه منشعب می‏شود.

3- نامگذاری شاخه‏ها به‏گونه‏ای است که بیانگر نتیجه آن شاخه می‏باشد.

4- تنها یکی از شاخه‏ها دنبال می‏شود. اگر جریان‏های موازی به ‏کار گرفته شوند، شکل دیگری به‏ کارگرفته می‏شود.

در این شکل جریان‏های موازی نشان داده شده است. در این شکل خطوط جریان‌های متعددی از یک مرحله خارج می‌شوند و به‏منظور بیان وقوع موازی جریان‌ها، خطوط بالای یکدیگر رسم شده‌اند. در این روش تعداد خطوط جریان خروجی از گوشه راست مراحل بیانگر تعداد جریان‌هایی است که اتفاق خواهند افتاد.

در جریان‌های موازی برای هریک از جریان‌هایی که به وقوع خواهند پیوست از خط جداگانه‌ای استفاده می‌شود، به‌هنگام پیاده‌سازی و نمایش تمام سناریوها و موارد متفاوت بر روی یک نمودار، به‏کارگیری منطق ارائه‏شده BPMN مفید خواهد بود.

جریان‏های ورودی موازی و شرطی

اغلب می‏بایست جریان‏های راه‏انداز متعددی به یک مرحله وارد شوند. چهار گزینه برای نمایش جریان‏های خروجی از گوشه راست یک مرحله وجود دارد:

1- یک جریان منفرد

2- دو یا چند جریان موازی(AND)

3- یک یا چند جریان شرطی که تنها یکی از دو یا چند گزینه انتحاب را برمیگزیند(XOR)

4- یک جریان شرطی که یک یا چند گزینه از دو یا چند گزینه انتخاب را برمی‌گزیند.

جریان‌های راه‌انداز متناظر با جریان‌های خروجی توصیف‌شده:

1- یک جریان منفرد که وارد یک مرحله می‏شود، به مرحله پیشین وصل است و بیانگر این است که جریان متوالی همانگونه که در مثال‏ها دیدیم، بسیار متداول می‏باشد. در این جریان هنگامی که مرحله‌ای تکمیل گردد، مرحله بعد آغاز می‏شود.

2- یک جریان شرطی وارد یک مرحله می‏شود و دقیقاً یکی از دو یا چند گزینه انتخاب می‏باشد. این جریان را یک تصمیم وارونه در نظر بگیرید. در سمت خروجی، ما تصمیمات را با یک خط منفرد که به دو یا تعداد بیشتری شاخه تقسیم می‌شود نشان می‌‏دهیم. سمت ورودی قرینه سمت خروجی است که در آن دو یا چند شاخه به هم وصل شده و پس از تشکیل به صورت یک خط منفرد وارد مرحله می‏شوند. این وضعیت XOR می‏باشد و بیانگر این است که فقط یکی از جریان‏های ورودی تنها از یک منبع می‏تواند وارد شود.

3- دو یا چند جریان موازی وارد یک مرحله می‏شوند که هرکدام به یک مرحله پیشین وصل هستند. در برخی موارد، یکی از این جریان‏ها به مرحله پیشین وصل نمی‏باشد و متصل به یک رحداد موقتی است که توسط یک نماد ساعت یا رخداد دیگری نشان داده می‏شود. این وضعیت AND است و بدین معناست که همه جریان‏های راه‏انداز می‏بایست قبل از شروع مرحله وارد شوند. اجباری نیست که همه جریان‏ها در زمان یکسانی وارد شوند و در حقیقت هم هرگز اینگونه نمی‏باشد.

4- همانند مرحله 3 دو یا چند جریان موازی وارد یک مرحله می‏شوند اما ضرورتاً باعث راه‏اندازی مرحله نمی‏شوند. همانند جریان‏های خروجی، این جریان را با یک کمان نقطه‏چین که بر روی آن عبارت یک یا بیشتر از یک نوشته شده است نشان می‏دهیم. در عمل این بدان معناست که به محض ورود یکی از جریان‏ها، مرحله آغاز می‏شود. در ادامه ممکن است مرحله به‏طور کامل انجام شود و یا بنا به دلایلی منتظر ورود جریان دیگری می‏ماند.

در سیستم‏های نمادگذاری مانند BPMN از روش‏های خاصی برای نمایش این شرایط استفاده می‏شود. اما از آنجایی که ما برای موارد مهم فرآیند فقط یک نمودار رسم می کنیم، چنین شرایطی هرگز مطرح نمی‏شود.

شرایط 2 و 3 و 4 در شکل نشان داده شده‏اند.

جریان های بدون ترتیب ثابت

منابع

کتاب بازمهندسی فرآیندهای کسب ‏و ‏کار نوشته محمد قلی‏پور، فهیمه غنچه‏ای و آزیتا رفعت

همه حقوق این سایت برای «شرکت بهین کاو» محفوظ است.